بعد از تحویل بار و کنترل پاسپورت و بلیط وارد هواپیما شدم. باورم نمی شد که بعد از ۵ سال دارم به ایران می روم. روی صندلی هواپیما نشستم و بعد از مدتی هواپیمای ایران ایرلندن را به سمت تهران ترک کرد. خوشحالی عجیبی تمام وجودم را گرفته بود. رفتم تو خاطرات گذشته و لحظه هایی که در ایران بودم و این باعث شد که کمی از گذشته ام را مرور کنم. به سمت هانیتا رفتم و با آن پسر دست به یقه شدم و بعد از یک دعوای کوتاهی آن پسر پا به فرار گذاشت و رفت. یک آن گرمای دستی را احساس کردم که دیدم هانی.

Voici mes dessins, mes passions, ma vie et mon histoire .

Nos masseuses chic et élégante vous font vivre mille et une façon de vous ressourcer dans une ambiance de luxe et de sensualité.

Lunes, 10 de agosto de 2015. 191;Por qué la felicidad nunca me adoptado como al resto? Se martirizaba. Y es que para ella el azul del cielo ya no era bello sino una mancha de repelente tinta negra, mientras el sol era un esclavo que acataba las órdenes de quién sabe quién. Con todo se lanzó porque creía que nadie la quería mas no sabía que la que no se quería era ella y eso es lo que realmente la impulsó a purificarse y también solucionarse. Lunes, 3 de agosto de 2015.